کد مطلب:223867 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:111
احتجاج با عمران صابی
امام رضا علیه السلام در میان آن مجلس صدا زد اگر كسی در میان شما مخالف با اسلام است بدون بیم و ترس و رعایت احتشام مجلس از من بپرسد.
هیچكس از ترس جوابی نداد نبض همه از حركت ایستاد آنگاه برای آنها اثبات نبوت محمد صلی الله علیه وآله وسلم و خاتمیت آنرا بیان فرمود:
پس از احتجاج با هرمزان رو بعمران صابی رئیس ستاره پرستان كرده.
عمران - از فلسفه الهی و كیفیت آفرینش آدم از حضرت رضا علیه السلام سئوال كرد و پاسخهای كافی شنید و اسلام آورد.
عمران از موجود اول و آفرینش آن بیان كنید.
حضرت رضا علیه السلام - آن موجود یگانه با یكتائی خویش موجود بود و جز او چیز دیگری نبوده برای او حدود و اعراض و اجزائی متصور نیست - آنگاه اراده كرد بایجاد سلسله وجود و بدون نیاز و معاون سلسله موجودات آورد در آفرینش او مصالح نمی خواست بكمك و ابزار و معاون و حدود و نقشه و صور احتیاج نداشت باراده كامله الهی با امر كن تمام عوالم وجود را موجود فرمود آنگاه سلسله موجودات را از جهت اتحاد و دو رنگی و طعم و خاصیت مختلف و صور گوناگون و زشت و زیبا و رسا و نارسا قرار داد بدون اینكه در ذات خود نیازی بآفرینش داشته باشد یا آفرینش برای او كاهش و افزونی بیاورد.
عمران - آیا خدا در خلق است و خلق در او؟
امام رضا علیه السلام خدا بزرگتر است از اینكه درباره اش چنین گفته شود نه او در خلق است و نه خلق در او من سئوالی می كنم كه در آن جواب تو نهفته است ای عمران آیا آینه را دیده ای تو در آینه ای یا در تست اگر مطلب این است هیچیك از شما در دیگری نیستید و حق هم چنین است تو بچه وسیله خود را در آینه می بینی؟
[ صفحه 283]
عمران - بواسطه ی آن فروغ و پرتوی كه میان من و آینه است.
امام رضا علیه السلام - آیا از این پرتو آنقدر كه در آینه می بینی بیشتر از آنقدر است كه در چشم خود می بینی؟
عمران - بلی.
امام رضا علیه السلام - بسیار خوب بما هم نشان بده تا ما هم به بینیم آن اضافه كجاست.
عمران - حیران ماند و سر بزیر انداخت و جواب نتوانست بگوید.
امام رضا علیه السلام - تو جواب نگفتی من آنچه حقیقت امر است برای تو می گویم نور را من چنین می بینم و جز این نیست كه نور بی آنكه در تو و در آینه باشد هر دو را راهنمائی می كند تو را بآینه و آینه را بتو و هر دو بسوی خود و صدور آفرینش موجودات از حق مانند صدور عكس از عاكس است و صدور آفرینش اشراقی است نه از او كسر می شود و نه حلول می كند نه مانند نطفه است نه كسر شی ء بلكه افاضه اشراقیه و از مباحث فلسفی است.
هیچكس از ترس جوابی نداد نبض همه از حركت ایستاد آنگاه برای آنها اثبات نبوت محمد صلی الله علیه وآله وسلم و خاتمیت آنرا بیان فرمود:
پس از احتجاج با هرمزان رو بعمران صابی رئیس ستاره پرستان كرده.
عمران - از فلسفه الهی و كیفیت آفرینش آدم از حضرت رضا علیه السلام سئوال كرد و پاسخهای كافی شنید و اسلام آورد.
عمران از موجود اول و آفرینش آن بیان كنید.
حضرت رضا علیه السلام - آن موجود یگانه با یكتائی خویش موجود بود و جز او چیز دیگری نبوده برای او حدود و اعراض و اجزائی متصور نیست - آنگاه اراده كرد بایجاد سلسله وجود و بدون نیاز و معاون سلسله موجودات آورد در آفرینش او مصالح نمی خواست بكمك و ابزار و معاون و حدود و نقشه و صور احتیاج نداشت باراده كامله الهی با امر كن تمام عوالم وجود را موجود فرمود آنگاه سلسله موجودات را از جهت اتحاد و دو رنگی و طعم و خاصیت مختلف و صور گوناگون و زشت و زیبا و رسا و نارسا قرار داد بدون اینكه در ذات خود نیازی بآفرینش داشته باشد یا آفرینش برای او كاهش و افزونی بیاورد.
عمران - آیا خدا در خلق است و خلق در او؟
امام رضا علیه السلام خدا بزرگتر است از اینكه درباره اش چنین گفته شود نه او در خلق است و نه خلق در او من سئوالی می كنم كه در آن جواب تو نهفته است ای عمران آیا آینه را دیده ای تو در آینه ای یا در تست اگر مطلب این است هیچیك از شما در دیگری نیستید و حق هم چنین است تو بچه وسیله خود را در آینه می بینی؟
[ صفحه 283]
عمران - بواسطه ی آن فروغ و پرتوی كه میان من و آینه است.
امام رضا علیه السلام - آیا از این پرتو آنقدر كه در آینه می بینی بیشتر از آنقدر است كه در چشم خود می بینی؟
عمران - بلی.
امام رضا علیه السلام - بسیار خوب بما هم نشان بده تا ما هم به بینیم آن اضافه كجاست.
عمران - حیران ماند و سر بزیر انداخت و جواب نتوانست بگوید.
امام رضا علیه السلام - تو جواب نگفتی من آنچه حقیقت امر است برای تو می گویم نور را من چنین می بینم و جز این نیست كه نور بی آنكه در تو و در آینه باشد هر دو را راهنمائی می كند تو را بآینه و آینه را بتو و هر دو بسوی خود و صدور آفرینش موجودات از حق مانند صدور عكس از عاكس است و صدور آفرینش اشراقی است نه از او كسر می شود و نه حلول می كند نه مانند نطفه است نه كسر شی ء بلكه افاضه اشراقیه و از مباحث فلسفی است.